تشکیلآموزش متوسطه و مدارس

Grigorovich، "گوتاپرکا پسر": خلاصه ای از آثار

D. V. Grigorovich - در این مقاله، ما طرح از کار، که نویسنده توصیف می کنند. "پسر گوتاپرکا"، خلاصه ای از خواهد شد که توسط ما در نظر گرفته - یک داستان، در سال 1883 ایجاد شده است. این است که در برنامه درسی مدرسه در ادبیات گنجانده شده است.

دلقک ادواردز

درباره آنچه به ما می گوید Grigorovich ( "پسر گوتاپرکا")؟ خلاصه ای از رویدادهای اصلی زیر است. هنرمندان در پشت صحنه سیرک جمعیت. این افراد آسان رفتن سرگرم کننده و. یک مرد طاس است، دیگر کاملا جوان است، و خارج از غرفه در میان آنها. چهره اش پر با رنگ قرمز و سفید پوشیده شده است. این دلقک به نام ادواردز. او یک "دوره از غم و اندوه." پیوست شراب خواری جدی - این دوره یکی دیگر از دنبال شد. دلقک ادواردز دکوراسیون اصلی سیرک، نوع خود از طعمه است. با این حال، رفتار او غیر قابل اعتماد است. او می تواند هر روز بشویید پایین.

مدیر می پرسد نوشیدنی دلقک حداقل تا پایان کارناوال، پس از سیرک باید بسته شود، از آن است که در زمان روزه داری کار نمی کند. او رد عبارات بی معنی کارگردان است.

آکروبات و پسر پیتر بکر

علاوه بر این، با شخصیت های دیگر داستان به ما معرفی Grigorovich ( "پسر گوتاپرکا"). شخصیت های اصلی کالا - ادواردز و پیتر بکر. با اولین بار است که ما در حال حاضر ملاقات کرد. به منظور ارائه خواننده را با دو نفر دیگر، نویسنده صحنه زیر توصیف می کند.

ادواردز به نظر می رسد به حمام بکر، آکروبات. این غول عضلانی و خشن است. بکر خود را در ادواردز علاقه مند نیست، و "پسر گوتاپرکا" پیتر، حیوان خانگی خود را، آکروبات بداهه. ادواردز می پرسد که آیا ممکن است به یک پیاده روی با او. او به بکر ثابت می کند، هنرمند کوچک بعد از استراحت و سرگرمی بهتر کار خواهد کرد. آکروبات، همیشه تحریک شده توسط چیزی، حتی خواهم در مورد آن را بشنوند. او تهدید به شلاق پسر.

همانطور که پیتر شروع به کار در سیرک

داستان غم انگیز و ساده از یک پسر آرام. در سن پنج سالگی او را از دست داده مادرش، آشپزی خیلی دوست داشتنی و بیهوده و بیمعنی. هنگامی که او او اغلب به حال به مسدود کردن و از گرسنگی مردن. با این حال، پسر احساس نمی تنها.

پس از مادر فوت کرد، لباس شوی باربارا، هموطن او، مرتب سرنوشت کودک است. پسر در آموزش به بکر تعیین شد. کارل باگدانوویچ در اولین آشنایی با پیتر صدمه دیده و تقریبا او را احساس کردم، لخت لخت، از یخ زده در ترور و درد. پسر گریه میکرد، نمی خواست برای رفتن به بکر، با این حال، باربارا به او آکروبات، مهم نیست که چگونه او را به دامن او چسبیده است.

زندگی پتی در سیرک

برداشت از سیرک، با سر و صدای آن و متنوع بسیار شوکه پتیا. به طوری که پسر تمام شب گریه می کرد و از خواب بیدار چند بار. از آن آسان است داده نشده پیت، کودک ضعیف، یادگیری ترفندهای مختلف آکروباتیک. او اغلب سقوط کرد، خود را دراز. در این آکروبات خشن آن را هرگز به تصویب رسید، نوازش نمی شود. اما پیت تنها هفت سال داشت. فقط دلقک ادواردز او مطلوب درمان می شود. او پسر نشان داد که چگونه به انجام تمرین های مختلف. و کودک به ادواردز گرفته شد.

دلقک هدیه

بعد یک رویداد غم انگیز در زندگی یک کودک ما DV Grigorovich می گوید. گوتاپرکا پسر هدیه ای از یک دلقک دریافت کرده است. یک روز او به ارمغان آورد او یک توله سگ و آن را به کودک داد. اما شادی کوتاه بود. آکروبات توله سگ را در مقابل دیوار بسنده، و او بلافاصله درگذشت. در همان زمان، و پسر صورت shlopotal. پیتر بود، ما می توانیم نه آنقدر می گویند یک کودک گوتاپرکا به عنوان یک حادثه.

بچه ها تعداد Listomirova

فضای کاملا متفاوت در کودکان متعلق به تعداد Listomirovu حاکم بود. دقیق را توصیف دیمیتری Grigorovich. گوتاپرکا پسر حتی نمی توانست چنین شرایطی خواب. همه این اتاق را برای راحتی و سرگرم کننده کودکان اقتباس شده است. خلق و خو و سلامت آنها به دقت تحت نظارت حاکم استخدام کرد. تعداد کودکان در یکی از آخرین روزهای ماسلنیتسا به ویژه متحرک شده است. خواهر مادر خود، عمه سونیا، به آنها وعده داده که آنها را به سیرک است. تنها لازم برای جمعه صبر بود.

دختر هشت ساله ورا، یک زنا شش ساله و چاق و چله چاق پنج سال (نام مستعار خود را - Pugh و) تلاش برای برنده شدن در سفر به سیرک رفتار نمونه است. آنها نمی توانستند هر چیز دیگری اما سرگرمی آینده فکر می کنم. Gramoteyka ورا یک پوستر سیرک از خواهر و برادر خود به عنوان خوانده شده. به خصوص کودکان شیفته آن گوتاپرکا پسر. آنها نمی تواند صبر کنید تا آن را ببینید. به آرامی آن را در برای آنها کشیده است که می گوید D. V. Grigorovich ( "گوتاپرکا پسر").

فکر

در اینجا، در نهایت، جمعه وارد شده است. همه ترس و هیجان به پایان رسیده است. کودکان جای مدتها قبل از زمان ارائه شروع گرفت. آنها با شور و شوق در دلقک ها، شعبده و سوار به دنبال. کودکان نمی توانند صبر کنید تا ببینید این پسر گوتاپرکا.

خروجی پتی و دوم شروع می شود شاخه بکر. آکروبات متصل به کمربند قطب طلاکاری شده خود را، بالای که یک نوار کوچک است. در پایان از گنبد هدایت قطب. او مردد است، و مخاطب می بیند چقدر دشوار است آن را نگه دارید به بکر.

این حادثه در سیرک

در حال حاضر به پایان داستان، که توسط Grigorovich ( "گوتاپرکا پسر") ساخته شده است نزدیک است. خلاصه داستان حوادث بیشتر زیر است. پیتر پسر صعود تا قطب. کودک تقریبا قابل مشاهده نیست. مخاطبان تحسین و فریاد زد که زمان برای متوقف کردن چنین تعداد خطرناک بود. با این حال، پسر است که هنوز به تیر افقی چسبیده و پاها آویزان کردن سر خود را.

پیتر عهده این. اما در اینجا می شکند و می افتد پایین به پسر عرصه، گوتاپرکا. هنرمندان و وزرای پتیا را برداشت و به سرعت او را برد. به منظور سرپوشی این مسئله، ارکستر پذیرفته به نواختن یک آهنگ شاد. صیقل دهنده، در حال اجرا بر روی دلقک مرحله.

مردم ناراحت است. مردم راه خود را به خروجی. ورا فریاد و گریه می کند. او متاسفم برای پسر بود. کودکان به خانه بازگشت. دردهای بزرگ را برای اطمینان بخشیدن به کودکان قرار داده و آنها را به خواب. خاله سونیا شب به نظر می رسد به دین و ایمان. او می بیند که خواب دختر بی قرار است. ورا گونه پژمرده اشک آور.

رویداد نهایی

در همین حال، یک کودک با قفسه سینه شکسته و دنده شکسته دروغ گفتن بر روی یک تشک در یک سیرک تاریک و خلوت. پسر گوتاپرکا محدود با ژنده پوش. از تاریکی از زمان به زمان است یک دلقک ادواردز وجود دارد. او بیش از فرزند خم. روشن است که ادواردز در حال حاضر وارد یک دوره نوشیدن سخت. روی میز تنگ است، تقریبا خالی می شود.

همه غرق در سکوت و تاریکی. صبح روز بعد تعداد "پسر گوتاپرکا" نقطه دیگر به پوستر. کودک در زمان او درگذشت.

چنین پایان غم انگیز ما Grigorovich آماده کرده بود. "پسر گوتاپرکا"، خلاصه ای از که ما فقط مشخص شده، باعث می شود شما در مورد بسیاری از چیزها تعجب می کنم.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.