هنر و سرگرمیادبیات

داستان "روباه و گرگ": تجزیه و تحلیل از یک افسانه

قصه های روسی نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان شناخته شده است. هر یک از ما شب داستان آموزنده در مورد مردم و حیوانات را خوانده ام. داستان "روباه و گرگ" است که در سبک سنتی قوم نوشته شده است، آن را با سنت های روایت عامیانه روسی پیروی.

خطرناک "کت"

این داستان خنده دار در مورد گرگ و روباه اعتماد مدبر می گوید. سرکش حیله گری خود را از دقیقه اول نشان داد.

داستان "روباه و گرگ" با توجه به شرایط پدربزرگ و مادربزرگ تصمیم به خوردن ماهی آغاز می شود. برای این کار، پیر مرد در می رود برای رودخانه گرفتن. او پس از ابتلا کل سبد خرید ماهی به خانه بازگشت. ناگهان نگاه خود را ارائه یک روباه مرده فر در کنار جاده. شادی قدیمی هیچ حد و مرزی می دانستند: در حال حاضر او نه تنها درمان ماهی مادر بزرگ، بلکه یک یقه شیک به ارمغان بیاورد! او کشف به سبد خرید و فورا بخانه قرار داده است. اما وجود دارد. حیله گری به وضوح زنده بود! علاوه بر این، حتی ماهی dedkinu خورده کل. بازگشت به خانه، او تعجب برای پیدا کردن که "حلقه" ناپدید شد. و با آن، و ماهی رفته بود.

این که ما چگونه برای اولین بار ملاقات مو قرمز فریبنده است.

داستان "روباه و گرگ" به ما می آموزد که ما باید نه تا فقط چشم خود اعتماد. و معجزه به عنوان اغلب به عنوان ما دوست داریم اتفاق نمی افتد.

اعتماد به گرگ

در این روباه حقه به همین جا ختم نمی شود. او نشسته از خورد ماهی پدر بزرگ خود را به سرقت رفته. ران گذشته گرگ، روباه را دیدم و از او پرسید برای درمان آن. اما تقلب ما بسیار ساده است! او نمی خواست برای به اشتراک گذاشتن غنیمت. باز هم، آن است که فریب: گرگ ارائه می دهد برای رفتن به ماهیگیری. و نه فقط برای طعمه و گرفتن دم در سوراخ، اما کمی طولانی تر. گرگ هم طعنه او را درک نمی کند، او بیش از حد اعتماد بود، که او پرداخت می شود. او نشسته است، انجماد، دم پایین را به سوراخ و می گوید: که او و ماهی های بزرگ و کوچک گرفتار شده است. و در کنار او را گول اجرا می شود، اما زمزمه، خیلی سرد به قوی تر. تمام شب به حال به احمق گرگ به نشستن. در صبح من تصمیم به جمع آوری و گرفتن نمی توانید تا! آن را به او رخ داده است که آن را تولید بزرگ او بود. اما بعد از زنان آب واکشی در بدبختی خود را. دیدن چنین یک جانور، آنها شروع به ضرب و شتم او و رانندگی. او تجاوز، پا ضعیف را منفجر کرد.

معنای این افسانه "روباه و گرگ" ساده است: در میان دوستان می تواند حیله گری. توجه به ارزش است و وزن همه چیز را قبل از شما کورکورانه باور کلمات یک نفر دیگر.

فریب دوباره

اما بعد از این حیله گر کند همدم او را پشیمانی نیست. معلوم شد که در حالی که گرگ به دلیل مشاوره خود را مورد ضرب و شتم شد، روباه رفت به سرقت پنکیک، اما سر به خمیر فرود آمد. او به سمت گرگ اجرا می شود، و اظهار تاسف میکند که آن بد است. گرگ شروع به شکایت که او پس از راهنمایی های خود را دریافت کرده بود. اما روباه باهوش بود و جزر و مد را به نفع خود تبدیل شده است. من او را سحر و جادو که آن را نیز طیف ضرب و شتم. به طوری که مغز سرازیر شد. قهرمان ساده و بی تکلف ما در این زمان بازی اعتقاد داشتند.

داستان "روباه و گرگ" همچنان که مرد فقیر خود به عقب نشسته است ضرب و شتم و فریبنده گرفت. او خوشحال خواهد بود، اما آن را نیز مسخره. او بر روی یک گرگ و زمزمه که گرگ شکسته کشیدن بدون شکست او نشسته است. او پرسید که چه دوستان گفت: آرام، و او را فریب خورده، که در امان آنها را ضرب و شتم.

نتیجه

چه چیزی ما را از این داستان می آموزد؟ نخست، هوش بالاتر. بیش از یک بار گرگ بلعیده طعمه از دوست خود، اما او یک ترفند کثیف متوجه نیست. کودکان از خواندن این داستان، البته، پشیمان خاکستری است. اما همه که به او روی می داد، نسبتا قابل پیش بینی. معلوم نیست چند بار او را هنوز هم به طعمه او می شود.

اعتماد، اما بررسی - ضرب المثل به معنای از افسانه بیان "روباه و گرگ."

در برخورد با مردم شما نیاز به محتاط و همیشه در مورد اعمال خود فکر. شاید اگر گرگ بود تا احمق نیست، شما را متوجه شده اند که هیچ کس در دم ماهی را متوجه نشدم. و زمانی که سر از جریان های مغز، و روباه در حال اجرا است در همان زمان، خاکستری قطعا نیاز به در مورد شوخی های او را حدس بزنید.

این تصویر از گرگ در داستان پری است که به ما کاملا آشنا است. در اینجا او مهربان و اعتماد است. روباه حیله گر همان سرکش است!

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.