هنر و سرگرمیادبیات

Shukshin، "Vanka Teplyashin": خلاصه ای از تجزیه و تحلیل. تصویر Vanka Teplyashina: مشخصه. تم و ایده از داستان "Vanka Teplyashin"

طرح از این داستان کوتاه با عنوان "Vanka Teplyashin" در نگاه اول آن را بی تکلف و ساده به نظر می رسد. اما برای داستان روزمره گفته شده توسط نویسنده، پنهان کردن یک حس اخلاقی عمیق است. با این حال، مثل همیشه، او نوشت V. Shukshin.

قصه های انجمن

VM Shukshin خانوادهای کشاورز به دنیا آمد، و هرگز ریشه های خود را پنهان می کردند. در حال حاضر تبدیل شدن به یک نویسنده معروف، او بارها به تصویر از روستایی، که سادگی، صداقت، عدم توانایی در تظاهر به از دوران کودکی به او آشنا بازگشته است. این قهرمانان، که با یک شخصیت متمایز و بهترین وقف هستند کیفیت انسان است. در تلاش برای فهم جهان و جایگاه خود در آن، آنها اغلب بیش از پرسش از دسته ابدی استدلال می کنند. به عنوان مثال، معنای زندگی انسان است؟ چگونه به نفع جامعه؟ آیا ممکن است به واقعیت بهتر از آن واقعا؟

کیفیت غیر معمول از "خم" به نظر می رسد روشن تر، زمانی که آنها خود در یک محیط غیر معمول. با این حال، رفتار مردم دیگر ترین آنها به نظر می رسد غیر متعارف و استانداردهای برآورده نمی کنند. دلیل این است که آنها هرگز با وجدان سازش، همیشه و همه جا رعایت دقیق استانداردهای اخلاقی. که مانند یک مرد است، با توجه به V. Shukshin، Vanka Teplyashin - خلاصه و تجزیه و تحلیل از تاریخ خود را در زیر داده می شود. ساده لوح و ساده، متنفر ریا و تظاهر همیشه باز است به گفت و گو با دیگران، او را برای مدت زمان طولانی به یاد خواننده.

"Vanka Teplyashin": خلاصه. آشنایی با قهرمان

نوکر در بیمارستان با یک زخم اثنی عشر بود. او در ابتدا پزشکان روستایی تحت درمان قرار گرفت. سپس به طور ناگهانی آمد سرگئی نیکلایویچ و بعد از معاینه کامل و جو در زمان Teplyashina گنجانده شده است. بیمارستان شهرستان Vanka همه به نام "موضوعی" تی. E. بیماری که تشخیص و درمان برای کمک به در تحقیق و نوشتن، کار علمی است.

از پسر مکان جدید ساخته شده است. اغلب اوقات در اتاق سیگار کشیدن را از دست داده و یا صحبت کردن با دیگر بیماران. بسیاری از چیزهای جالب او همسایگان در بخش از زندگی خود گفت. به عنوان مثال، در کار وضوح شرح داستان از ماشین غرق - قهرمان، راننده سابق او، و سپس به سختی به ساحل. همه را شگفت زده در کلمات بود: بومی غنی و در عین حال مسحور. بسیاری از دانش آموزان که همه چیز که آنها Vanka Teplyashin، کار و نه چیزی بیشتر گفت بر این باور بودند. با این حال، قهرمان، هر زمان که او شک و تردید در مورد صحت حرف های او را شنیده، چشم خود را متورم صادق - و همه روشن می شود: به دروغ، او واقعا نمی داند که چگونه.

به زودی Vanka "توسعه دست" - پس از پاس حس خود را از Shukshin غلبه کرد. او برای مدت زمان طولانی در پنجره ایستاده بود، تماشای شلوغی زندگی شهرستان، آن را تبدیل به پایین، و شگفت زده است که در اینجا هیچ کس می تواند هر کسی شنیدن بود. همه همیشه جایی در عجله، و در حال اجرا در حال انجام همان مردم از بالا مرموز و بی فایده به نظر می رسید. از این Vanka Teplyashin احساس در یک شهرستان بسیار تنها.

مهمان غیر منتظره

چه جای تعجب از قهرمان بود، وقتی که یک روز او را دیدم یک جمعیت از مردم با عجله به بیمارستان به طور مستقیم از مادر است. پسر با خوشحالی تمام اتاق گریه و تکیه از پنجره. احساس حقیقی از لذت از جلسه آینده برای انتقال به همه کسانی که در اتاق بودند. و کسی به او گفت به پایین رفتن سریع تر، چرا که امروز بود پذیرش روز و زن به احتمال زیاد نخواهد به هدر برود.

مرد در وظیفه، به نام بیماران چشم قرمز. SHukshin یادداشت ها - از آنجا که به مذاکره دشوار (حتی اگر تنها برای پول)، چرا که او بود بسیار علاقه بود. Vanka Teplyashin - خلاصه ای از مرحله پیگیری اجازه می دهد تا ما را به درک جهان درونی قهرمان - او را دیدم مادرش، به درخواست دربان در حالی که برای آن قرار داده به پسرش. اما چشم قرمز قاطعانه بود. او مکانیکی - نویسنده این بر با گفتن "prokukoval"، "شنود گذاشته" - ذکر شده روز بازدید. آن او را متقاعد کند که آن زن از روستا آمد. مادر موجه است، که او در مورد برنامه نمی دانند. و من خواهش کرد: اگر تنها کمی بنشینید و صحبت کنید.

مخالفت

که آن را دیدم Vanka Teplyashin ناگهان شرم برای تحقیر مادر احساس می شود. او به رفت قرمز و سعی کردم به مودبانه وضعیت را توضیح دهد. آنها فقط به طور خلاصه صحبت کنید. اما او ادامه داد ایستاده و تماشای سمت. سپس آن مرد هم یک مادر بر روی یک نیمکت در پشت سرایدار و ساخته شده نسبت به او چند قدم. در آن لحظه بود فریاد میل وجود دارد "بازگشت". اما به محض قرمز Vanka سعی به لمس مرد جوان او بصورتی پایدار و محکم به سمت در زمان دست خود. مادر می دانست که چگونه آسان می توان آن را به پسر عصبانی، و او را خفه. اما استخدام سرایدار گریه می کند در حال حاضر شروع به پریدن کرد نشسته در این نزدیکی هست ها Evstigneev. خلاصه داستان "Vanka Teplyashina" در حال آمدن است به سر. قهرمان که حاضر به اطاعت، هنوز موفق به مقاومت در برابر دو مرد قوی. با این حال، در دفاع، او را لمس صندلی و میز - با این حال، در درد به اجتناب از آن. به زودی خواهر و سرگئی وجود دارد. اما آن مرد تصمیم گرفته بودند او که قرار بود خانه. در حال حاضر. و بلافاصله احساس کردم وی آسوده شد.

با دکتر

سرگئی نیکلایویچ التماس Vanka خنک نگه داشتن و درمان ادامه خواهد داد. او پیشنهاد کرد مادر خود را به در حالی که در آپارتمان خود زندگی می کنند، و پس از آن زن هر روز قادر به آمدن به بیمارستان خواهد بود. وی اظهار داشت که اگر آن مرد بلافاصله به او تبدیل شده است، هیچ مشکلی با نشست نمی به وجود آمده،. اما وانیا Teplyashin بی حرکت بود و ایستاده بود. او سپس به سرعت به اتاق زد، همه چیز خود را بسته بندی شده.

لباس داد ها Evstigneev، که چند دقیقه پیش، کمک به غلبه بر قرمز بیمار است. در حال حاضر او تصمیم گرفته است که وانیا از بیمارستان بیرون لگد شد، و چون او ابراز تاسف کرد. واچر به اندازه کافی به پنجاه سنت بود، بنابراین او اجازه مادرش - گفت: ها Evstigneev، تایید قبلا توسط برخی از کلمات مجلس رشوه چشم قرمز بیان شده است.

خانه

خلاصه داستان "Vanka Teplyashina" گفتگو با مادر قهرمان کامل. در جاده ها زن ناراحت پسرش که به دلیل ماهیت آن "جای پا" سرزنش می توان آن را هیچ جا. و وانیا پاسخ تنها او خواست تا هرگز، و به هر کسی خیلی قرار نیست پایین. آنها سوار اتوبوس شد و به زودی راس خانه.

موضوع داستان "Vanka Teplyashin"

همانطور که قبلا اشاره شد، به رغم این داستان ساده، محصول V.Shukshin پر از معنا بسیار عمیق است. نویسندگان آن در رابطه در حال توسعه بین مردم در زندگی روزمره است. بنابراین، در داستان، اول از همه، توجه به صحنه، که توصیف یک جلسه و با پسر مادر صحبت کنید.

تشویق، که در مجلس توزیع شده، که Vanka دیدم او شخص عزیز، شهادت به عشق و محبت بی نهایت است. "عزیزم" - اولین چیزی که به ذهن می آید که در آن لحظه پسر. پس از آن، او به شدت دفاع در حال حاضر زن سال را که باید در مقابل یک غریبه به انسان او را به خاطر چند دقیقه برای صحبت کردن با فرزند خود را تحقیر شوند.

رابطه بین پسر و مادر، و کمک به درک افسردگی باور نکردنی است که Teplyashina در یک بیمارستان شهرستان را فرا گرفت. بله، شرایط خود را خوب ایجاد شد، اما آن مرد دور از خانه و افراد نزدیک به او بود.

ایده اصلی از کار

کاملا متفاوت رابطه شخصیت با چشم قرمز است. دومی بود قادر به از طریق نوار قرمز عبور، و به درک آنچه آنها پس از مدتها نزدیک به هر یک از افراد دیگر احساس نمی کنند. ایده از این کار، در واقع، نهفته در کلمات از شخصیت، صحبت در طول وداع ها Evstigneev: "ما به یک مرد ...". عبارت به عنوان پاسخ Vanka به مشاهده است که نگهبان باید پرداخت مستقیما به رفتار چشم قرمز است ظاهر شد. در واقع تنها راه را به شخص می تواند بی عدالتی که در جامعه غالب مبارزه: با این حال، می تواند به عنوان یک یادآوری برای هر فرد خدمت می کنند.

تم ها و ایده از داستان "Vanka Teplyashin"، تضاد بین شخصیت و یک سرایدار آن روشن است که همه چیز در زندگی نه توسط پول و ثروت اندازه گیری شد. چیزهایی که فقط می تواند احساس قلب وجود دارد. نکته مهم دیگر: هرگز در مورد اعتماد به نفس فراموش کرده ام. تنها راه برای نجات احترام به خود. به همین دلیل آن مرد سعی در متقاعد کردن مادر و هرگز برای کسی که بیشتر از آن نپرسید. و من در پیشنهاد دکتر مخالف باشند، حتی اگر آن را از قلب است.

ویژگی های قهرمان

تصویر بسیار جالب کشیده شده توسط نویسنده Vanka Teplyashina. برای درک طبیعت آن را به همه مهم است: رفتار و گفتار، و ارتباط با مادر خود، و همچنین به عنوان کسانی که در اطراف او.

توجه داشته باشید که Vanka به سرعت پیدا شده است یک زبان مشترک با همسایگان ما در بخش، به عنوان طبیعت یک مرد باز و خوش مشرب بود. اما حتی مکالمات خنده دار او را از غم و اندوه را نجات داد. برای روستایی است که استفاده می شود به همیشه در کسب و کار، در شهرستان عجیب و غریب و غیر قابل درک به نظر می رسد. من نمی در اینجا یک مشاهده، حس خوبی از جهان اطراف قهرمان و تفاهم بین مردم را ببینید. کشورها او را به زندگی خود را از شهروندان نشان داده اند، او تلاش برای درک، ایستاده در پنجره. این ضربه سر و صدا است، که به مقدار زیادی، و بی تفاوتی نسبت به یکدیگر بود. در این راستا، باید توجه داشت به عنوان Shukshin توصیف قهرمان در آن لحظات زمانی که او را دیدم مادرش - پایین زد و تصمیم مهم گرفت، شروع به پریدن کرد به طبقه بالا به بسته. Vanka اگر زنده است، به احساس متصل به منزل مادری خود. همچنین مهم است که پسر خوش خداحافظی نه تنها با همسایگان خود در بخش، بلکه توسط خود چشم قرمز جرم است. بنابراین، Vanka Teplyashin، تجزیه و تحلیل رفتار نشان می دهد که چگونه صادقانه و صمیمی و بی تزویر بود او نمی تواند مدیر، به تقلب و وفق دهند. او همیشه درست به خود باقی مانده است. و آن را در پاسخ به این سوال که چرا قهرمان هرگز نمی تواند مدت طولانی باقی بماند می دهد. او فقط با وجدان که اغلب مانند دیگران نیست زندگی می کردند.

Vanka Teplyashin: معنای نام

این هیچ راز که نویسندگان معمولا قهرمانان خود پاسخ نه فقط است. نام - یکی از است تکنیک های هنری، از آن می توانید مقدار زیادی در مورد یک شخص بگویید. بیایید با نام شخصیت شروع می شود. Teplyashin - یک بار انجمن روشن وجود دارد: گرم، صمیمی است. Vanka - یک نام در افسانه روسیه بسیار رایج است. و اگر چه اغلب این قهرمان، جوانترین از سه پسر، به نام ایوان احمق، که او مدبر ترین، کوشا، قادر است و رسیدن به زندگی با توجه به ویژگی های آن است. علاوه بر این با استفاده از فرم کوچک SHukshin: Vanka، و او بلافاصله به خواننده نزدیک تر می شود.

اگر ما به ارزش نام نوبه خود، شما را پیدا خواهد کرد که جان به معنی "لطف خدا". بنابراین، با ترکیبی از "Vanka Teplyashin" بر مهربانی و بی گناهی از شخصیت.

داستان معنی V.Shukshin

C. آیتماتوف نوشت: "اگر یک فرد متوقف به مبارزه با شر، آن را متوقف به یک مرد." ما می توانیم فرض کنیم که این کلمات - یکی دیگر از ویژگی های بسیار عالی Vanka Teplyashina. اعتماد به نفس خود را در تغییرناپذیری هنجارهای اخلاقی، آمادگی برای دفاع از دیدگاه های خود را و به مبارزه با بی عدالتی، اعتراض علیه اپورتونیسم در تمام همدردی واقعی خود را در خواننده. و آن را ممکن است همیشه اشکال قابل قبول از مبارزه، که انتخاب شخصیت اصلی، بسیار وجود او، و مردم مانند او باعث می شود ما با اعتماد به نفس که پیروزی خوب هنوز هم ممکن است در جهان ما.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.