هنر و سرگرمیهنر

هنرمندان قرن بیستم. هنرمندان روسیه. هنرمندان روسی قرن بیست و یکم

رنگارنگ و پر حادثه قرن 20 برای فرزندان آثار هنری بود. بدانید ذهنیت مردم از قرن گذشته نمی تواند، اگر چشم پوشی از برای ما حفظ تصویر. تعداد رنگ های روشن یا فقدان آن، نقاشی قلم می تواند بسیاری از معاصران ما بگویید.

و برای مورخان و دوستداران هنر علاقه زیادی این نقاشی ها که هنرمندان خارجی و روسی قرن 20 تاسیس شده است. نام سازندگان در تاریخ زندگی می کنند و شناخته شده در سراسر جهان است.

VV کاندینسکی (16/12/1866 - 1944/12/13)

یکی از معروف ترین نقاشان قرن گذشته نظر گرفته می شود V. V. کاندینسکی. هنرمند استعداد خود را کشف و نه دیر است. ولع مصرف برای خلاقیت او پس از دیدار با نقاشی های مونه احساس می شود.

پس از این مرحله، واسیلی رها یک وکیل حرفه ای و به طور فزاینده خروج خود را از محتوی قطعات کوتاه ادبی، و می رود به ماهیت طرح بر او زده شد. او تصمیم می گیرد به آموزش و پرورش و به مونیخ، که در آن استعداد خود قدردانی شد رفت. پس از آموزش به پایان رسید، کاندینسکی تصمیم به ماندن در خانه و آموزش. اعتقاد بر این است که این دوره از زندگی تبدیل شده است سازنده ترین برای هنرمند.

در اولین تصاویر از نقاش آن را به حدس می زنم که به زودی او را مجبور به ایجاد یک انقلاب در دنیای هنر دشوار بود. به تدریج راه خود را کاندینسکی پیدا شده است. نقاش قبل از تبدیل شدن به بنیانگذار هنر انتزاعی سعی زیادی.

یکی از شبکه های اول، در این جهت ایجاد "تنگه" نوشته شده در 1914 سال است. این مطالعه نیز در نظر گرفته و یکی از معروف ترین در کار هنری کاندینسکی.

وقوع جنگ جهانی اول هنرمند مجبور به بازگشت به کشور خود. با توجه صورت گرفت پس از انقلاب و جنگ داخلی در آن زمان بود به رها کردن نمایشگاه ها. فقط در سال 1916، کاندینسکی قادر به نشان دادن نقاشی های او در سوئد بود.

به روز رسانی نقاش روسی الهام گرفته برای ایجاد نقاشی "میدان سرخ". بعد از این بوم کاندینسکی دوباره مجبور به ترک کار. او به حمل مقدار زیادی از کار، که نه قدرت و نه زمان برای ایجاد نقاشی را ترک کنید. پس از آن بود تصمیم به رفتن به آلمان، وجود دارد به تمرکز بر روی کسب و کار مورد علاقه خود را. اما هنرمند جدید کشور یک شگفتی ناخوشایند ملاقات کرد.

مانند بسیاری از هنرمندان قرن 20، کاندینسکی برای برخی از زمان در فقر زندگی می کردند. در آلمان و فرانسه، واسیلی بسیاری از پارچه های جدید، شناخته شده در سراسر جهان ایجاد کرده است. در میان آنها - "محافل در یک دایره"، "اخبار خودمانی"، "هر انسان برای خود".

کاندینسکی در سال 1944 پس از یک بیماری جدی فوت شدند.

ماتیس (31/12/1869 - 1954/03/11)

هانری ماتیس - یکی از معروف ترین هنرمندان قرن گذشته است. اعتقاد بر این است که نقاش آینده به قلم مو در دست مادرش، که در نقاشی سفال مشغول بود الهام گرفته شده بود. مانند بسیاری از هنرمندان قرن 20، ماتیس بلافاصله راه خود را پیدا کنید. او می دانست که او را دوست دارد نقاشی، اما راه اصلی برای به دست آوردن پول، او نمی تواند تبدیل شود. چرا که هنرمند آینده مدرک حقوق خود را دریافت کرده و برای برخی از زمان در این حرفه کار کرده است. اما او هم برای درس نقاشی پیدا شده است. فقط در سال 1891، به رغم ممنوعیت پدرش، ماتیس تصمیم به ترک قانون، برای رفتن به پاریس و شروع به نقاشی به طور جدی.

پس از 5 سال از نقاشی های او برای اولین بار به عموم مردم ظاهر می شود. نقاشی "خواندن" بسیار محبوب تبدیل شده است، آن را برای دکوراسیون دفتر رئيس جمهور فرانسه خریداری شد.

ماتیس نه تنها در نقاشی مشغول بود. او علاقه مجسمه سازی و دوره های برگزار شد. اما آن را به او شهرت زیادی به ارمغان آورد. در آغاز راه ماتیس، و همچنین بسیاری از هنرمندان فرانسوی در قرن 20، مشکلات مالی با تجربه، زیرا در حالی که او به همراه خانواده اش تا به حال با پدر و مادر خود زندگی می کنند.

او در سال 1905 را دیدم نور از یکی از معروف ترین نقاشی های ماتیس - "زن در کلاه سبز". این کار ساخته شده و تعدادی از دوستداران هنر دیگر را به مورد هنری صحبت می کنید، در کار او تبدیل شد.

یکی از طرفداران اول نقاش معروف از استعداد تبدیل به یک جمع روسیه S. I. Schukin. او الهام بخش ماتیس به بازدید مسکو، که در آن هنرمند کشف مجموعه ای از آیکون های قدیمی روسیه است. آنها او را زد و خود را بر کار بیشتر آن را ترک کرد.

نام جهان معروف ماتیس پس از ایجاد از سری "زن حرمسرا" و مجموعه های باله استراوینسکی شود.

40S برای نقاش بسیار دشوار بود. همسر، دختر و پسر توسط گشتاپو برای شرکت در جنبش مقاومت دستگیر شدند، و او به طور جدی بیمار بود. اما ماتیس به کار ادامه داد. به رغم این حوادث غم انگیز در جهان و در زندگی هنرمند، نقاشی روشن، نور، شادی تنفس.

ماتیس به کار ادامه داد تا زمانی که آخرین روزهای خود. او از حمله قلبی در سال 1954 درگذشت.

پیکاسو (1881/10/25 - 1973/04/08)

هنوز شناخته شده و هنرمندان محبوب قرن 20. فهرست از آنها، با این حال، ناقص خواهد بود اگر آن را در مورد خالق بزرگ اسپانیایی پابلو پیکاسو اشاره نمی کند.

این فرد شگفت انگیز در اوایل دوران کودکی نشان داد ولع مصرف برای نقاشی. استعداد تبدیل شدن به کمک و این واقعیت که پدرش معلم هنر بود و درس را به پسرش داد. اولین کار عمده آمد زمانی که نقاش جوان بود تنها 8. کار "Picador" نامیده می شد. تا پایان عمر خود را پیکاسو هرگز از آن جدا.

پدر و مادر از هنرمند اغلب نقل مکان کرد، اما در هر شهرستان جدید پیکاسو همه چیز به منظور دریافت آموزش و پرورش است. او مهارت های خود را در چنین سن جوانی شگفت زده کرد.

در بارسلونا، پیکاسو دوستان همفکر پیدا شده است. سپس توسعه توانایی های هنرمند یک سطح جدید رسیده. اما ضربه بزرگی به پیکاسو باعث خودکشی از دوستان خود. فیلم های بعدی معمولا به دوره "آبی"، آغشته با موضوع سن و مرگ نسبت داده شود. طی این مدت، "یک زن با یک ریش بزی مو"، "این چای سیاه و سفید مصرف مشروبات الکلی" و بسیاری از فیلم های دیگر وجود دارد. الهام بخش برای هنرمند اقشار پائین جامعه می شود.

پس از آن توجه پیکاسو هنرمندان سیرک مسافرت خود جلب کرد. صورتی به آرامی جابجا آبی با تصاویر. آن آغاز می شود "صورتی" دوره است. نقاشی "دختر بر روی توپ" به آن اشاره دارد.

بیشتر و بیشتر توجه است توسط نقاش جذب یک رنگ و شکل. همراه با دوست خود پیکاسو ایجاد یک مسیر کاملا جدید در هنر - کوبیسم. معروف "کارخانه در هورتا د ابرو" و "پرتره از Fernande اولیویه." هنرمند متوقف نمی تجربه. او با استفاده از مواد مختلف برای ایجاد نقاشی.

کار در این راستا با آغاز جنگ جهانی اول به پایان رسید. سپس پیکاسو به بخشی با دوست خود. مانند بسیاری از هنرمندان قرن 20، پابلو زیبایی از باله روسی زده شد. او موافقت می کند ایجاد لباس برای بازیگران و مناظر، همراه با آشنایان جدید خود را می رود در تور. پیکاسو ازدواج دختر روسی Olge Hohlovoy. او مدل هنرمند خود را برای بسیاری از نقاشی های شود.

1925 سال از شکستگی در بیوگرافی خلاق هنرمند است. بوم او پازل شبیه به طور فزاینده. نفوذ زیادی در هنرمند شاعر سورئالیست. در طی این مدت، ما "دختر در آینه"، "یک مرد با یک دسته گل" و نقاشی های دیگر ایجاد شد.

خیلی قبل از آغاز جنگ تغییر کرده است. تخریب قبل از تاسیس این شهرستان از کشور باسک منجر پیکاسو برای ایجاد یک نقاشی معروف "گوئرنیکا." این و آثار بعدی با ایده صلح طلبی آغشته شد.

شادی پس از جنگ به پیکاسو می آید. او ازدواج می کند، او دو فرزند دیگر به دنیا می آیند. همراه با هنرمند همسرش نقل مکان کرد. همسر و فرزندان جوان الهام بخش برای پیکاسو.

این نقاش بزرگ درگذشت 1973 آوریل 8.

N. K. Rerih (27/09/1874 - 1947/12/13)

Rerih نیکولای کونستانتینویچ از اوایل دوران کودکی خود را نشان داد یک مرد فوق العاده. او به راحتی داده های علوم، او به سرعت در زمان برنامه پیشنهادی خود را از مطالعه. با سهولت او در امتحانات قبول و در یکی از بهترین و گران ترین مدارس سن پترزبورگ ثبت نام کرد. طیف وسیعی از منافع هنرمند آینده فوق العاده گسترده ای بود. و حتی پس از آن او به نقاشی علاقه مند بود.

اما با اصرار پدرش Roerich تصمیم به یادگیری به یک وکیل. آموزش و پرورش، او به خواندن بسیاری از آثار تاریخی، او علاقه مند در تواریخ است و در کاوشهای باستان شناسی شرکت می کند. مانند بسیاری از هنرمندان از اوایل قرن 20، او بلافاصله به این نتیجه رسیدند که نقاشی باید شغل اصلی او باشد آمده است. متوجه استعداد خود Roerich و سپس می تواند با Kuindzhi موافقت کرد که تبدیل به یک معلم هنرمند جوان ارتباط برقرار کند.

شور و شوق برای تاریخ در نقاشی از نیکلای رریخ منعکس شده است. او یک سری از نقاشی های "آغاز روس ایجاد شده است. اسلاوها ". Roerich در تلاش بود تا نشان دهد با کمک از نقاشی های او برخی از لحظات کلیدی از تاریخ است. او در مورد زندگی، لحظه های روزمره، که، با این حال، به نظر می رسد به مخاطبان مدرن تقریبا افسانه صحبت کردیم.

نقش بزرگی در زندگی نیکلاس بازی همسرش، هلن، که او را الهام گرفته و او را در کار خود کمک کرده است. همراه با Roerich او را به شهرستانها باستانی روسیه سفر کرد. نتیجه آن یک سری از نقاشی به تصویر می کشد آثار معماری بود.

بسیاری از هنرمندان قرن 20 علاقه مند به تئاتر و مناظر ایجاد شده است. من بدون استثنا و نیکلاس بود. کار او کمک کرده است تا برای ایجاد یک فضای برای بسیاری از سخنرانیها.

پس از انقلاب، Rerih نیکولای کونستانتینویچ و همسرش در سفر است که یک نقطه عطف در زندگی خود علامت گذاری کند. نقاش به بررسی آسیای مرکزی، کاوش تبت، هند، آلتای، مغولستان و هیمالیا. نتیجه این سفر تنها نقاشی، بلکه تعداد زیادی از مواد مورد سنت، آداب و رسوم و تاریخ این سرزمین، که سفر بازدید نیست.

در آخرین سال از عمر خود Roerich به طور فزاینده مناظر نقاشی شده است. او "هیمالیا ایجاد شده است. یخچالهای طبیعی "،" گنبد لاداخ "،" رویال صومعه. تبت "و بسیاری دیگر از نقاشی های بزرگ. آثار او، کار تاریخی را به شدت توسط دولت هند قدردانی شد. او یکی از دوستان روسی این کشور مرموز و زیبا در نظر گرفته شد.

نیکولای کونستانتینویچ Rerih در هند در سال 1947 درگذشت. پسر او در نقاشی روسیه پدرش به ارمغان آورد.

Kuzma از پتروف-Vodkin (24/10/1878 - 1939/02/15)

بسیاری از آثار بزرگ چپ به هنرمندان فرزندان خود را از سن نقره ای. یکی از معروف ترین نقاشان، که در آن زمان کار می کرد، Kuzma از پتروف-Vodkin شد.

او در یک خانواده که به دور از دنیای هنر بود متولد شد. اگر برای تجار محلی که Kuzma از Sergeyevich کمک گرفتن یک آموزش و پرورش نیست، او می تواند و استعداد خود را آشکار نمی کند. اول، او در کلاس نقاشی در Samara مورد مطالعه و سپس رفت به تیز کردن توانایی خود را برای مسکو، جایی که او درس از نقاش معروف V. A. SEROVA گرفت.

از اهمیت زیادی در زندگی پتروف-Vodkin یک سفر به اروپا. سپس او با سازندگان نقاشی از رنسانس ملاقات کرد. نقاشی قرن 20 نیز اثر خود را دارد: پتروف-Vodkin توسط کار سمبولیست فرانسه زده شد.

نمادگرایی قطاری نقاش. او شروع به ایجاد نقاشی در این جهت. معروف ترین آنها نقاشی "حمام کردن اسب سرخ"، در سال 1912 تأسیس شده است. نقاشی کمی کمتر معروف "مادر" و "دختران در ولگا."

پتروف-Vodkin چند تا پرتره ایجاد شده است. اغلب آنها دوستان هنرمند به تصویر می کشد. بسیار محبوب او یک پرتره از ارتش Ahmatovoy ایجاد شده است.

Kuzma از Sergeyevich ایده های انقلابی پشتیبانی می شود. کاربران از جنگ داخلی، حمایت از ایده قرمز، روی بوم خود را به عنوان قهرمانان ظاهر می شود. به طور گسترده ای شناخته شده نقاشی "میدان جنگ"، "مرگ به کمیساریای."

در اواخر عمر خود را پتروف-Vodkin نوشت: چندین کتاب شرح حال، که از منافع نه تنها برای طرفداران از استعداد او بودند، بلکه به همه دوستداران ادبیات.

Kuzma از Sergeyevich در لنینگراد درگذشت 1939 فوریه 15.

K. S. مالویچ (1879/11/02 - 1935/05/15)

یکی از معروف ترین هنرمندان قرن گذشته کازیمیر مالویچ Severinovich بود. هنرمند آوانگارد ایجاد اضطراب عمومی در دنیای هنر و نام او را شناخته شده در سراسر جهان است.

هیچ کس نمی تواند تصور کند که پسر از یک خانواده لهستانی، کمک در اوقات فراغت خود را به روستاییان به رنگ اجاق گاز، یک روز بزرگ است. زندگی روستایی ضربه هنرمند آینده است. او تمام است که او به ویژه به روح غرق نقاشی شده است.

خانواده اغلب نقل مکان کرد. هنگامی که مالویچ در Kiev زندگی می کردند، کازیمیر Severinovich در مدرسه نقاشی مشغول بود. در Kursk، او در تلاش بود برای به دست آوردن پول برای تحصیل در مسکو. برای مدت زمان طولانی او نمی تواند انجام دهد. معلوم نیست اما اعتقاد بر این است که هیچ یک از تلاش خود ناموفق بود. اما مالویچ در Moscow بسیاری از دوستان جدید به دست آورد و این نقاشی ها که تاثیر بر کار بیشتر آن به حال دیدم.

این شهرستان کازیمیر Severinovich پیدا شده است دوستان، در میان آنها هنرمندان روسی قرن 20 بود. آنها می خواستند را به چیزی جدید در دنیای هنر، با مالویچ ایده های بلند پروازانه و چشم انداز خود را برای آینده هنر به اشتراک گذاشته.

اساس نقاشی خود کازیمیر Severinovich در نظر گرفته رنگ و احساس است. او به تغییر سنت نقاشی می خواستم. برای مدت زمان طولانی، او هیچ کس آثار او را نشان داد. در نهایت آنها را به نمایشگاه فوتوریسم آمد. مدت کوتاهی قبل از آن مالویچ سوپرماتیسم بروشور با عنوان اول ذکر منتشر شده است.

در فوتوریسم نمایشگاه برای اولین بار بینندگان را ببینید افسانه ای "مربع سیاه و سفید" و همچنین "میدان سرخ" و "سوپرماتیسم. نقاشی از چهره خود در دو بعد. "

نوآوری ساخته شده توسط مالویچ، شناخته شده است. در کازیمیر اول شاگردان، با او برای اولین بار در Vitebsk در پتروگراد کار می کرد، پس از آن بود. افتخار مالویچ را به کشورهای دیگر نفوذ کرده است. او به آلمان رفت به سازماندهی یک نمایشگاه از آثار خود را دارند.

نقاشی مالویچ اند در گالری ترتیاکف به نمایش گذاشته شده است. او آماده برای کار در بود، اما سلامت خود را هر روز در حال تبدیل شدن بدتر است. کازیمیر Severinovich درگذشت 1935 مه 15.

دالی (1904/11/05 - 1989/01/23)

هنرمند بحث برانگیز ترین از قرن گذشته، بدون شک، سالوادور دالی است. خیلی زود در آن استعداد نقاش افتتاح شد. پدر و مادر او خوشحال بودند که پسر خود را دوست دارد به رسم، به شدت شور و شوق خود را تشویق کرد. در السالوادور اولین معلم، استاد Zhoan نونز وجود دارد.

دالی یک مرد فوق العاده بود، او بود آماده پذیرش قوانین ایجاد نمی شود. او از مدرسه رهبانی، چه پدر بسیار ناراضی بود اخراج شد. در حالی که السالوادور حال برای رفتن به مادرید، وجود دارد برای توسعه استعداد خود و به یادگیری چیزی جدید.

در آکادمی، دالی در کوبیسم و فوتوریسم بود. سپس او را به نقاشی "دستگاه و از طرف" و ایجاد "پرتره از لوئیس بونوئل." اما از Salvador آکادمی به دلیل امتناع از اطاعت از قوانین نهادها، رفتار غیر عادی و بی احترامی به معلمان اخراج شد.

اما این رویداد یک تراژدی نیست. دالی در حال حاضر شناخته شده بود و نمایشگاه انفرادی مرتب شده اند. او سعی کرد نه تنها به عنوان یک هنرمند، او همچنین فیلم ایجاد شده است. فیلم اول "جنگل اندلس" بود، بعد از او "عصر طلایی" بود.

در سال 1929، سالوادور دالی الهه شعر و موسیقی خود و همسر آینده هلن Dyakonov، که خودش را جشن به نام ملاقات کرد. او کمک کرد عاشق او او را به بسیاری از افراد مشهور معرفی شده است، در میان آنها هنرمندان روسی به او کمک کرد به پیدا کردن راه خود را. آنها سورئال شد.

تقریبا تمام این نقاشی به نوعی با همسر محبوب خود دالی متصل شدند. آن را ایجاد یک "تداوم حافظه" و "تبدیل پارانوئید از چهره جشن است."

پس از شروع جنگ جهانی دوم، دالی و همسرش به ایالات متحده آمریکا، که در آن زندگی نامه منتشر شد. السالوادور بسیار سخت در این کشور کار کرده است. او نه تنها نقاشی های ایجاد شده، بلکه دست خود را به عنوان یک طراح، زرگرها، خالق مناظر، سردبیر روزنامه محاکمه شده است.

پس از جنگ، دلی به میهن خود بازگشت. طی این مدت، شاخ کرگدن در بسیاری از نقاشی از هنرمند به نظر می رسد. در میان آنها، به عنوان مثال، "Nosorogoobraznaya شکل Ilissa فیدیاس."

یک ضربه واقعی برای سالوادور دالی از مرگ زن او را دوست، Eleny Dyakonovoy بود. او افسرده که او نمی تواند به مراسم تشییع جنازه او می آیند بود. برای یک مدت طولانی بعد از آن دالی می تواند یک عکس ایجاد کنید. با این حال، او هنوز هم فوق العاده محبوب بود.

آخرین عکس نقاشی دالی بود "جفت." پس از آن، به دلیل بیماری هنرمند دیگر نمی تواند کار کند. او مرد 1989 ژانویه 23.

فریدا کالو (1907/07/06 - 1954/07/13)

یکی از مشهور جهان چند زن هنرمندان قرن گذشته فریدا کالو بود. او هرگز چیزی نمی خواست به تن جنس مخالف، ورزش، حتی علاقه بوکس برای برخی از زمان.

مانند بسیاری از هنرمندان روسی و غربی، فریدا بلافاصله مسیر خود را انتخاب کنید. او دارو مطالعه قرار گرفت. آن را در طول آموزش او ملاقات کرده هنرمند معروف دیه گو ریورا، که می تواند تبدیل شوهرش.

هنگامی که فریدا 18 بود، او را به یک تصادف وحشتناک است. به این دلیل، او به صرف مدت زمان طولانی در بستر، و هرگز قادر به تبدیل شدن به یک مادر بوده است. در رختخواب دراز کشیده، قادر به بلند شدن، کالو شروع به مطالعه نقاشی. او در آینه ثابت در پرتره های بالا و رنگ بود.

در 22، فریدا در ادامه به دریافت آموزش و پرورش، اما هنر قادر به ترک نشده است. او همچنان به کار نزدیک به همگرا با ریورا و پس از آن همسر او شد. اما دیگو سخت توسط فریدا زده شد - او هنرمند با خواهرش تغییر کرده است. پس از کالو این نقاشی ایجاد "فقط چیزی چند خراش."

فریدا یک کمونیست بود. او با تروتسکی صحبت کرد و بسیار خوشحالم که او در مکزیک زندگی می کردند. گفته می شد که آنها احساس چیزی بیشتر از فقط دوستی است.

کالو خواستم برای تبدیل شدن به یک مادر، اما صدمات در تصادف پایدار، اجازه نداد او را به انجام این کار. شخصیت های اصلی از نقاشی های او همه بچه مرده بیشتر می شد. با این حال، با وجود درد و رنج، فریدا زندگی را، فرد روشن و مثبت بود. او علاقه مند در سیاست اتحاد جماهیر شوروی بود، من رهبران تحسین است. آن را کشید، و هنرمندان روسیه. فریدا می خواستم به رنگ پرتره از استالین، اما زمان به پایان کار خود را نداشته است.

جراحات شدید اجازه نداشتم، خود برای فراموش کردن. او اغلب به حال در بیمارستان دروغ، او تا به حال پا قطع. اما پس از آن بود یک نقطه روشن در زندگی او وجود دارد - اولین نمایشگاه انفرادی.

فریدا کالو از ذات الریه در تاریخ 13 ژوئیه 1954 درگذشت.

D. پولاک (28/01/1912 - 1956/08/11)

یکی از معروف ترین هنرمندان قرن گذشته Dzheyms Pollok بود. وی شاگرد توماس هانت بنسون بود و، به لطف این مرد، به منظور توسعه و افزایش توانایی های خود.

در اواخر زیرواحد 30S پولاک با آثار اکسپرسیونیست آشنا شد. پارچه تاثیر ماندگار در او ساخته شده است. حتی با وجود این واقعیت است که نقاشی های پولاک اصلی و اصلی بود، آن را احساس می شد که آنها پیکاسو، ایده از سورئالیست ها الهام گرفته شد.

در سال 1947، پولاک روش خود را از الگوهای نوشتن ایجاد شده است. او رنگ بر روی بوم و تاب منعکس، و سپس یک وب رنگارنگ از سکته مغزی ایجاد شده توسط یک طناب. این روش از منافع بزرگ بود.

Dzhekson Pollok، تبدیل به نمادی برای هنرمندان غیر سازشکار جوان، که او نیز از پیدا کردن راه خود را به خواب و جهان بینایی خود را نشان می دهد. جکسون تبدیل به یک نماد از نوآوری در هنر.

پولاک در 11 اگوست سال 1956 درگذشت.

اندی وارهول (1928/08/06 - 1987/02/22)

Endi Uorhol، حتی پس از سالها هنرمند هنوز مد روز و محبوب. اولین آموزش او را در موسسه کارنگی تکنولوژی دریافت کرد، کلاس های رایگان در نقاشی حضور داشتند و استعداد خود را توسعه یافته است. با این حال، بلافاصله پس از این هنرمند بزرگ نیست.

برای یک مدت طولانی، وارهول تصاویر نقاشی شده برای مجله معروف مد، آثار گرافیکی در زمینه تبلیغات ایجاد شده است. این چیزی است که نام او شناخته شده ساخته شده است. او شروع به رسم با مداد و یکی از اولین آثار معروف خود را ایجاد - یک بطری "کوکا کولا".

اندی نمیفهمد که در این زمان محبوب در جهان بود. او بنیانگذار یک مسیر جدید، که به نام هنر پاپ دریافت شد. افسانه ای نقاشی های او از مرلین مونرو، الویس پریسلی، میک جگر و بسیاری دیگر از شخصیت های معروف شد.

وارهول نه تنها یک هنرمند بلکه یک نویسنده و کارگردان بود. او تعداد زیادی از فیلم، اولین بار است که ساکت و سیاه و سفید بودند ایجاد شده است. علاوه بر این، او نوشت: چندین زندگینامههای، سردبیر کانال بود، و حتی تولید یک گروه راک.

Endi Uorhol درگذشت 1987 فوریه 22.

از اهمیت زیادی برای جهان هنر نقاشی از نقاشان از قرن گذشته است. هر کدام از آنها چیزی جدید و متفاوت است. جایگاه شایسته در میان آنها اشغال و هنرمندان روسی قرن 20.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.