هنر و سرگرمیادبیات

نقش چشم انداز در داستان "پور لیزا". ویژگی های داستان "پور لیزا"

در پایان قرن 18، کارهای N. Karamzin علاقه زیادی به ادبیات روسی داشت. شخصیت های او در ابتدا با یک زبان ساده صحبت می کردند و در افکار و اندیشه افکار و احساساتشان بودند. این موضوع جدید شد که نویسنده به طور واضح موضع خود را نسبت به آنچه اتفاق می افتد بیان کرد و به او ارزیابی داد. به ویژه نقش چشم انداز بود. در داستان "پور لیزا" او به انتقال احساسات شخصیت ها، درک انگیزه های اعمالشان کمک می کند.

شروع کار

محله "حریص" در مسکو و فضاهای شگفت انگیز روستایی با یک درخشان رودخانه، درختان سرسبز، مزارهای بی پایان و چند روستای کوچک - چنین تصاویر متضاد در نمایشگاه داستان ظاهر می شود. آنها کاملا واقعی هستند، به هر ساکن پایتخت آشنا هستند، که در ابتدا اعتبار داستان را می دهد.

پانوراما توسط برج های درخشان و گنبدهای صومعه های سیمونوف و دانیلوف تکمیل شده است که نشان دهنده ارتباط تاریخ با مردم ساده است که آن را مقدس نگه می دارد. و از صومعه سیمونوف با شخصیت اصلی آشنا می شود.

این طرح چشم انداز، روحیه زندگی روستا را پرورش می دهد و صدای کل روایت را تنظیم می کند. سرنوشت لیلا دهقان فقیر به شدت در حال پیشرفت است: یک دختر دهقان ساده که در کنار طبیعت به سر می برد، تبدیل به یک قربانی کل شهر می شود. و نقش چشم انداز در داستان "فقیر لیزا" به عنوان اقدام توسعه فقط افزایش خواهد یافت، به عنوان تغییرات در طبیعت خواهد شد در هماهنگی کامل با آنچه اتفاق خواهد افتاد به قهرمانان.

ویژگی های سنتیسم

این رویکرد به کارهای نوشتاری چیزی منحصر به فرد نیست: این یک ویژگی متمایز از احساسات گرایی است. جهت گیری تاریخی و فرهنگی با این نام در قرن هجدهم اولین بار در اروپای غربی و سپس در ادبیات روسی منتشر شد. ویژگی های اصلی آن:

  • غلبه فرقه احساس، که در کلاسیکالی اجازه نداد؛
  • هماهنگی دنیای داخلی قهرمان با محیط خارجی - چشم انداز روستایی زیبا (این جایی است که او متولد و زندگی می کند)؛
  • به جای صعود و صمیمانه - لمس و نفسانی، متصل به تجربیات شخصیت ها؛
  • شخصیت اصلی با ویژگی های معنوی غنی است.

کرامزین نویسنده ادبیات روسی بود که ایده های حساس به کمال را به ارمغان آورد و تمام اصول خود را کاملا درک کرد. این ویژگی توصیف داستان "فقیر لیزا" را تأیید می کند، که در میان آثار او مکان ویژه ای را اشغال کرده است.

تصویر شخصیت اصلی

طرح در نگاه اول به نظر بسیار ساده است. در مرکز روایت عشق عجیب و غریب یک زن دهقان فقیر است (چیزی که پیش از آن وجود نداشت) به یک اسقف اعظم جوان. شانس برخورد آنها به سرعت به عشق تبدیل شد. لیزا صمیمانه معتقد است که احساسات او متقابلی است، تمیز، مهربان، دور از زندگی شهر، پر از اذیت و فریب. در میل خود به خوشبختی، او بر هنجارهای اخلاقی بر می خیزد، که بر طبق آن او همیشه زندگی می کند، که به شدت به آن رسیده است. با این حال، داستان کرامزین "فقیر لیزا" نشان می دهد که چگونه این عشق ناپایدار است: خیلی زود معلوم می شود که عاشق او را فریب داده است. تمام اقدامات در برابر فضای طبیعت صورت می گیرد که شاهد بی نظیری برای اولین سعادت بی حد و حصر است و سپس غم نابسامانی قهرمان.

شروع ارتباط

جلسات اول عاشقان با شادی از ارتباط با یکدیگر پر می شود. بازدید از آنها در بانکهای رودخانه و سپس در یک درخت توس، اما اغلب در سه بلوط در نزدیکی حوضچه رشد می کند. طرح های منظره به درک کوچکترین تغییرات در روح او کمک می کند. در عرض چند دقیقه انتظار، او به مراقبه میرود و متوجه نمی شود که همیشه بخشی از زندگی اش بوده است: یک ماه در آسمان، آواز خواندن، نسیم نسیم. اما به محض این که عاشق ظاهر شد، همه چیز تغییر می کند و برای لیلا شگفت آور زیبا و منحصر به فرد می شود. به نظر می رسد که او هرگز قبل از اینکه صدای خنده اش را برای او بخواند، خورشید چنان درخشان نبود که گل بوی خوبی باشد. لیزا نمیتواند از هیچ چیز دیگری فکر کند. کرامزین خلق و خوی شخصیت خود را برآورده می کند و تصور آنها از طبیعت در لحظات شاد زندگی قهرمان بسیار نزدیک است: این یک احساس لذت، آرامش و آرامش است.

سقوط لیزا

اما لحظه ای می آید که صمیمیت فیزیکی جایگزین روابط خالص و بی نظیر می شود. به عنوان یک گناه وحشتناک، همه چیزهایی را که اتفاق افتاد، در دستورات مسیحی، فقیر لیزا آورده است. کرامزین دوباره بر سردرگمی و ترس از تغییراتی که در طبیعت اتفاق می افتد، تاکید می کند. پس از وقایع بیش از سران قهرمانان، آسمان باز شد و رعد و برق شروع شد. ابرهای سیاه آسمان را پوشانده بودند، باران از آنها ریخت، به طوری که طبیعت به "جنایت" دختر عذاب می داد.

احساس فاجعهی آتی، توسط سپیده دم قرمز رنگ که در زمان خاتمه دادن قهرمانان به آسمان ظاهر شد، تقویت می شود. او صحنه اولین اعلام عشق را به یاد می آورد، زمانی که همه چیز به نظر می رسد روشن، تابشی، پر از زندگی است. طرح های چشم انداز کنتراست در مراحل مختلف زندگی قهرمان کمک می کند تا درک تغییر وضعیت درونی خود را در هنگام کسب و از دست دادن کسی که عزیزترین به قلب است. بنابراین، روایت کرمزین "پور لیزا" از هنر کلاسیک طبیعت فراتر رفت . از جزئیات ناچیز، بازی نقش دکوراسیون، چشم انداز تبدیل به یک راه انتقال جهان درونی از قهرمانان است.

صحنه های نهایی داستان

عشق لیزا و اراست طولانی نیست. زوج و به شدت نیاز به پول، یکی از اربابان به زودی با یک بیوه غنی ازدواج کرد که برای دخترش ضربه ای شدید تر شد. او نمیتوانست خیانت را تحمل کند و خودکشی کرد. قهرمان صلح را در همان محل که در آن جلسات پرشورانه ای برگزار شد، پیدا کرد - زیر بلوط در نزدیکی حوضچه. و در کنار صومعه سیمونوف، که در ابتدای روایت ظاهر شد. نقش چشم انداز در داستان "پور لیزا" در این مورد کاهش می یابد تا ترکیب کامل و منطقی کامل شود.

این داستان به پایان می رسد با یک داستان در مورد سرنوشت Erast، که هرگز خوشحال شد و اغلب بازدید قبر عاشق سابق.

نقش چشم انداز در داستان "پور لیزا": نتایج

در تجزیه و تحلیل کار سنتیسم، نمیتواند ذکر کند که چگونه نویسنده موفق به انتقال احساسات قهرمانان است. دستگاه اصلی ایجاد یک idyll بر اساس وحدت کامل از طبیعت روستایی با رنگ های روشن و روح خالص، شخص صادقانه مانند لیزا فقیر است. قهرمانان مانند او، نمی توانند دروغ بگویند، وانمود کنند، بنابراین سرنوشت آنها اغلب به صورت غم انگیز رشد می کند.

یکی دیگر از ویژگی های چشم انداز، کمک به نویسنده است که ایده کار را به خواننده منتقل می کند.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.