اخبار و جامعهفلسفه

خواص و فلسفه ساختار

تحصیل در رشته فلسفه، ویژگی ها و جزئیات آن، ما می توانیم ساختار آن را نادیده بگیرد. با توجه به این واقعیت است که یکی از وظایف اصلی این علم - دادن راهنمایی فرد برای شخصی تعیین سرنوشت خود، مهم است که به شناسایی حوزه های زندگی، بر اساس آن فرد می تواند آنها را برای خودتان را تشخیص دهد. بنابراین، ساختار علم نشان می دهد مقوله های زیر است (دامنه):

  • طبیعت (این شامل صلح و فضا).
  • جامعه (همه چیز در مورد تاریخ و قوانین آن است)؛
  • مردم (به عنوان یک فرد با ویژگی های روانی فردی) ؛
  • حوزه آگاهی (معنوی و فرایندهای شناختی از فردی).

این در این مناطق است که با هم یک نوع فلسفه اسکلت بخش های مربوطه از دانش علمی تشکیل می باشد. و آن را بسیار مهم است که قادر به تشخیص ویژگی های هر یک جزء ساختاری است.

رده از طبیعت، صلح و فضای

لازم به ذکر است که فلسفه از ساختار نشان می دهد این منطقه در وهله اول. این به خاطر این واقعیت است که این موضوع بسیار گسترده و جهانی است. بخش های خاصی است که با مسائل خاص برخورد وجود دارد - هستی شناسی (که به عنوان مانند)، فلسفه طبیعی (بودن و طبیعت به طور کلی)، کیهان شناسی (ماهیت و ویژگی های جهان). البته، این روند به سختی می تواند بدون علوم دیگر، مانند زیست شناسی، فیزیک، نجوم، و حتی مواد شیمیایی وجود دارند، اما در زمینه این علم این مسائل از نقطه نظر کاملا متفاوت از نظر گرفته.

جامعه و اهمیت آن در فلسفه

جامعه مسائل است در بسیاری از علوم، از جمله جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی، روانشناسی و فلسفه مشغول اند. و اگر، برای مثال، در جامعه شناسی مهم است که به شناسایی الگوهای یک جامعه (گروه های کوچک و بزرگ)، "علم از بالاترین" است که برای درک این قوانین متعهد است. بنابراین، در این علم آن را به مهم است جامعه و ساختار آن است. فلسفه باید این را در زمینه رابطه یک گروه خاصی از مردم را با طبیعت به عنوان یک کل با شخصیت انسان از نظر مکتب تاریخی در نظر (و در اینجا آن غیر ممکن است برای رفتن به دسته اول نیست)، جامعه و، به طور مستقیم، عموم مردم است.

شناختی که از فلسفه انسان

و با وجود این واقعیت است که فلسفه از ساختار شامل یک دسته از "مرد" را به عنوان یک حوزه جداگانه، در این مورد لازم به صحبت می کنند بیشتر در مورد تظاهرات مختلف و ویژگی های کلی آن است. هر چند انسان مرکز است فلسفه اجتماعی و انسان شناسی فلسفی. اعتقاد بر این است که در فرایند تفکر فرد در اسرع وقت برای آمدن به درک درستی از زندگی و هر چیز دیگری مهم است که برای هدایت دوره از توسعه پیچیدگی های خاص آن است. باز هم، نیاز به بازگشت به یکی از مناطق اصلی در ساختار دانش علمی، چرا که در هر صورت آن غیر ممکن است به انکار نفوذ هر جامعه یا اجتماع به عنوان یک کل در فردی وجود دارد. اما برای درک این انسان چه به عنوان یک فرد کامل است تقریبا غیر ممکن است اگر شما نمی فهمید چه ساختار فلسفی نیست.

حوزه آگاهی در فلسفه

پس از مطالعه و شناخت مناطق قبل که اساسی در علم هستند، نیاز به تعیین ساختار است از آگاهی در فلسفه است. و در اینجا به کمک جمعی از علوم دیگر، از جمله منطق و اخلاق، و معرفت شناسی، و همچنین دین و دانش دیگر که به دنبال فاش کردن جوهر از ذهن انسان می آید. همه این نظم و انضباط باستان آگاهی انسان از منظر مسائل علمی. و اگر، برای مثال، منطق خواهد کشف آگاهی انسان از منظر قوانین و هنجارهای تفکر اساسی، اخلاق به دنبال پاسخ به سوالات در مورد هماهنگی داخلی هر فردی است.

با وجود این واقعیت که فلسفه از ساختار به نظر می رسد کاملا آشکار است، حتی ساده، آن را به ذکر است که یک مطالعه جداگانه این حوزه تقریبا غیر ممکن است. به نظر می رسد که این بخش بسیار مشروط است. مطالعه هر دسته علمی طور کلی، همیشه باید به یاد داشت، و مناطق دیگر، که به طور کلی این علم را تشکیل می دهند.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.