هنر و سرگرمیادبیات

Gaidar، "سنگ": خلاصه و اصلی شخصیت

آرکادی پتروویچ Gaydar برای سال های بسیاری از بت کودکان جماهیر شوروی بود. آثار نوشته شده توسط او، به کسی بی تفاوت است. داستان "سنگ داغ"، خلاصه ای از که در زیر آورده شده است، یکی از این شاهکارهای است. و امروز، خلق نویسنده را فراموش نکرده، آنها پسران مدرن جالب و دختران هستند. مانند ده ها تن از سال پیش، آثار بیرون کشیدن احساسات در ذهن کودکان، آن پرسش است.

داستان "سنگ گرم است". تاریخچه ایجاد

کار در آوریل 1941 نوشته شده است. و در ماه آگوست سپتامبر، زمانی که آن جنگ بزرگ میهنی بود، آن را در "Murzilka" مجله منتشر شد. از آن زمان، داستان شده در قفسه های کتابخانه های کودکان بوده است. امروز، این محصول توصیه می شود به مطالعه درس خواندن ادبی در مدرسه ابتدایی.

ارکادی Gaidar "سنگ داغ" و به نام یک افسانه، و داستان، او را به یک محصول با طنز خاصی تعلق داشت. اما برای یک نویسنده خنده خوب در ایجاد محتوا یک سوال بسیار مهم از اینکه چگونه یک فرد نیاز به زندگی خود را مطرح کرد. پس از همه، برای رفتن به اصلاح اشتباهات، هیچ کس نمی تواند.

در این محصول از حوادث مربوط به تاریخ این کشور - بزرگ اکتبر سوسیالیستی انقلاب، جنگ های داخلی است، در طول بهبود اقتصاد. Gaidar، به عنوان اصلی قهرمان داستان پری، یک تماشاچی چه اتفاقی می افتد نیست. در مقابل، همه این وقایع منقوش در سرنوشت نویسنده، و یک پیر مرد را ترک کرده اند.

تجربه غنی زندگی اجازه داده است نویسنده به پیش بینی از شروع بار سخت برای کشور - آنها می گویند کار می کند شخصیت. تاریخچه تایید کرده است که ترس بیهوده نیست - پس از نوشتن داستان های نازی ها جنگ علیه کشور ما به راه انداخته در کمتر از دو ماه می باشد.

داستان های نمایندگی کپی رایت

داستان "سنگ گرم است"، و همچنین تمام آثار دیگر او، آرکادی پتروویچ Gaydar قبل از ارسال خوانده مخاطبان خود را. دانشجویان همیشه با توجه به ارزیابی بالا از توانایی های خود برای انتقال ایده اصلی کار.

سردبیر "Murzilka" - کسی که اولین بار داستان "سنگ داغ" شنیده است. با یادآوری این رویداد، او گفت که در هنگام خواندن در صدای نویسنده نه ترحم نه آموزندگی بود. این تصور که Gaidar خود از شرکت کنندگان در این حوادث بود، بنابراین او فقط داستان گفت. در همان زمان، ارکادی پتروویچ دقیقا می دانستند که در آن به مکث و اجازه می دهد که مخاطب را به یاد موقعیت های مشابه از زندگی خود و یا به سادگی برای ارزیابی اقدامات قهرمانان افسانه "سنگ گرم است".

کالا خلاصه

در فصل اول از خوانندگان داستان آشنا با یکی از شخصیت های اصلی آن - یک اخم منزوی پیر مرد. همه روستاییان می دانیم که او زندگی می کردند زندگی هشدار دهنده سخت است. در حالی که پیر مرد به گفتن یک کمی در مورد خودتان، اجازه دهید مردم می دانند که او شایسته احترام است. حتی در سال کاهش او، مرد بیکار باقی نمی ماند، او سعی کرد به جامعه مفید باشد. و نگهبان در باغ جمعی تحت درمان با جدیت تمام.

Ivashka است - نیز یک شخصیت افسانه "سنگ گرم است". محتوای کوتاه از کار اجازه نمی دهد که به طور کامل توصیف روابطی که بین یک پسر و یک پیر مرد وجود داشته باشد، اگر چه طرح است در این است.

معرفی شخصیت های اصلی می افتد زمانی که شما سعی می کنید برای به دست آوردن پسر در باغ مزرعه، جایی که او توسط یک نگهبان گرفتار شد. Ivashka مطمئن نیستید که چه انتظار مجازات شدید بود، اما پیرمرد اجازه رفتن از پسر بدون گفتن یک کلمه.

Ivashka سوزاندن با شرم به ارتکاب بزه. زنده ماندن، او را به جنگل سرگردان و اتفاق افتاده در باتلاق، جایی که او در بر داشت یک سنگ غیر معمول باشد. این گرم بود، و کتیبه در نقطه سطح به این واقعیت است که پیدا کردن واقعا جادویی بود. معنای این کلمات نوشته شده در سنگ، در این واقعیت است که، به لطف قدرت خود می تواند جوانان بازگرداندن و شروع به زندگی را از نو نهاده شده است. برای این کار تنها یک سنگ سر و صدا به اندازه کافی فوق العاده ای.

Ivashka تصمیم به شروع زندگی دوباره و دوباره او نیاز دارید که نه، زیرا بار که او نمی خواهم به را فراموش کنید، پسر خود در نظر گرفته بسیار مرد خوش شانس. اما یک پیرمرد مریضی زخمی می تواند سحر و جادو برای تغییر سرنوشت استفاده کنید. پیشنهاد Ivashka Kudryashkin به نگهبان آمد.

پیرمرد به پسر محتاطانه ارائه گوش و از او خواست تا جلو و سنگ از باتلاق در کوه. Ivashka، انجام درخواست، افتخار از این واقعیت است که به لطف او، پیر مرد می شود یک مرد را خوشحال بود. برای انجام این کار، او نمی خواهد باید به صعود به باتلاق برای شکستن یک سنگ جادویی، شما فقط تا رفتن به کوه.

اما معلوم شد به یک شگفتی به ادامه Ivashki از داستان - یک پیر مرد به سنگ آمد، او حاضر به شکستن آن و جوانان خود بازگشت. پسر یاد می گیرد که یک زندگی زندگی یک پیر مرد، پر از لحظه های شاد بود، او نمی خواست برای فراموش کردن آنچه من تا به حال از طریق رفتن.

داستان "سنگ داغ" Gaidar را غیر منتظره و پر از یک حس عمیق از پایان است. شخصیت های اصلی کالا اتفاق نظر دارند که آنها را از سنگ در کوه را ترک کنند، در جایی که آن را قابل مشاهده برای بسیاری از مردم باشد. و آنها را از این به منظور مشاهده چه خواهد شد با سنگ رخ است. بسیاری از سال گذشته، اما مورد سحر و جادو دست نخورده باقی مانده است.

ارکادی Gaidar خود را یک سنگ گرم نیز دیده شده است - کوه معروف بازدید، اما جرات نکرد به شکستن آن. انسان باید یک زندگی زندگی می کنند، قادر بودن به آن شانس، اشتباهات، لحظه های شاد را مشاهده کنید. این رویکرد به زندگی از نویسنده معتقد است حق است و تلاش برای متقاعد کردن خواننده است.

ایده محصول

هر فرد در این دوره از زندگی خود باید اقدامات خود را ارزیابی، تمایل وجود دارد. این ایده اصلی از افسانه، که توسط Gaidar نوشته شده است.

"سنگ گرم است"، شخصیت های اصلی که متعلق به نسل های مختلف - کار که در آن نویسنده به مفهوم این نگاه از یک مرد در زندگی خود تا حد زیادی به سن و تجربه بستگی دارد. هر کسی قادر به درستی قدردانی از همه که همراه با آن است، اما این باید دنبال شود. فقط به خاطر یک شخص قادر به درک این که آیا او خوشحال است که در واقع است.

دوخته

ما برای مشاهده آن به عنوان Gaidar نوشت: "سنگ داغ" ادامه خواهد داد. شخصیت های اصلی از افسانه ها - پسر کوچک Ivashka Kudryashkin و سرپرست از باغ مزرعه جمعی. آنها بسیار واقع گرایانه توصیف می شوند. در افسانه "سنگ داغ"، خلاصه ای از آن است که در بالا داده شده، نویسنده به عمد به معرفی شخصیت متعلق به نسل های مختلف.

خوانندگان جوان راه نزدیک و قابل فهم Ivashki است. و به منظور درک طبیعت کودکان پیر مرد با پسر به از طریق تمام آزمون های ذهنی و جسمی که به سهم خود افتاده رفتن داشته باشد.

در داستان پری و تصویر در حال حاضر از نویسنده است. به او تعلق کلمات، با اشاره به ایده اصلی از کل کار.

ویژگی افسانه

حضور در داستان آیتم های جادویی - یکی از الزامات این ژانر فوق العاده است. وجود سنگ است که می تواند به پشت جوانان و فعال کردن یک فرد برای شروع یک زندگی جدید، اجازه می دهد تا شما را به طبقه بندی محصول "سنگ داغ" است که به افسانه ها.

و اگر چه هیچ کدام از شخصیت این شیء نمادین برای هدف مورد نظر خود استفاده نمی شود، قدرت جادویی آن هنوز قابل لمس است. پس از همه، هر کسی که در اطراف یک سنگ بود، شروع به در مورد معنای روز گذشته فکر می کنم، من تلاش برای تغییر برای بهتر ساخته شده است.

ویژگی های قدیمی

در آغاز، خوانندگان آثار چشم پیر مرد نویسنده را مشاهده کنید. آن را به عنوان یک مرد که دیده است بسیاری از غم و اندوه است. اطراف مردم دلسوز به پدربزرگش است. کودکان به نظر می رسد منزوی و عبوس، به طوری که آنها می ترسند از پیر مرد.

پیشرفت های بیشتر داستان نشان می دهد که جمعی دروازه بان باغ مزرعه مرد مهربان و دلسوز است - او Ivashka برای بدرفتاری جدی مجازات نخواهد کرد.

در محصول نهایی از یک پسر و خوانندگان با آن را با احترام به پیرمرد آغشته. این اتفاق می افتد پس از او داستان زندگی خود، پر از رویدادهای روشن و گاهی اوقات غم انگیز می گوید.

پیر مرد احساس می کند واقعا خوشحال، او افتخار زندگی گذشته خود است و به دنبال به تغییر هر چیزی در آن است.

ویژگی های Ivashki

پسر مهربان و پاسخگو نشان داد Ivashka Gaidar. "سنگ داغ" بازخورد از خوانندگان جوان می شود بیشتر مشتاق با توجه به این تصویر. شخصیت بسیار نزدیک به هر کودک است.

پسر، مثل همه کودکان، قادر به اعمال راش است. اما خوانندگان توانید ببینید که آن به دنبال اصلاح اشتباهات. این زمانی است که کیفیت واقعی و آشکار معنوی Ivashki - مهربانی، شفقت، صداقت، توانایی همدردی با افراد دیگر. او مشکلات را با عزت غلبه زمانی که خارج از سنگ باتلاق کوه کشیده می شود. این توانایی پشتکار پسر را به وعده برای پایان دادن به صحبت می کند.

نقش داستان احتیاطی

پس از خواندن کار و تجزیه و تحلیل دقیق خود را، ما به راحتی می توانید سوال در مورد آنچه او می آموزد، "سنگ داغ" پاسخ دهد. یک فرد باید هر روز از زندگی خود را درک، فراموش کردن نیست این است که هیچ امکان بازگشت وجود دارد. خطاهای کامل نیاز به یاد داشته باشید، و به تصحیح آنها با بیشترین سرعت ممکن. فقط در آن مردم از آنچه شادی واقعی است.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.unansea.com. Theme powered by WordPress.